متن اشعار آبوم حس خاص مجیدخراطها

ساخت وبلاگ

مهربونی

دیگه ازمهربونی هات ازاین حس تو دلسردم

اگر چه پیشمی اما تورو یک عمره گم کردم

اگررفتی نیار یادت چه قولایی به من دادی

به فکرمن نباش اصلا بروعشقم توآزادی

همیشه بدرقت بودن همین چشمای مرطوبم

بروهرجا بدون من توخوش باشی منم خوبم

فقط میری یه کاری کن که انگار ازخدامونه

یه کاری کن بگن مردم که تقصیردوتامونه

اگرگفتن فلانی کو جواب مردمو داری

بگورفتم سفراصلا بازم کن آبرو داری

ولی ای کاش می فهمیدی چقدرحال بدی دارم

دوباره من نمی دونم باهات چه نسبتی دارم

نه می تونم بگم حبسی نه میذارم رها باشی

نه بامن فکرت آرومه نه می تونی جداباشی

بهم خوبی نکن شایدبیفتی ازسرم ساده

داره می گیرتت ازمن همونی که تورو داده

چقدربایدبمونم تابشه عشقت فراموشم

لباسم بوی تومیده دیگه حیفه نمی پوشم

واسم عادت شده حتما که عطرت روتنم باشه

یاحتی بعد هردعوا گناهت گردنم باشه

دلم لک می زنه واست زمانیکه ازم دوری

ولی درخاطرم هستی دیگه اینجاشومجبوری

اگرحرف حرف من باشه هنوزم مردومغرورم

ولی میرم توخوش باشی منم اینجاشومجبورم

 

آرزو

 

منوببخش به خاطرت دوباره چشمام شده خیس

یامثل من اگه کسی به فکردردای تونیست

خودت میدونی که برام ازخودمم مهمتری

ببخش که هرشب ازتوی فکروخیالم میگذری

ببخش اگه هرجامیری دلم برات شور میزنه

تابرنگردی پیش من دلواپسی مال منه

ببخش اگه هردفعه من

 توآشتی پیش قدم میشم

مغرورم اماپیش تو تازه خود خودم میشم

ازسر شوق عشق من اشکی که روی گونمه

ببخش که می لرزه دلم وقتی سرت روشونمه

وقتی تورو می بینمت نگام همش سمت توئه

تموم آرزوی من دیدن لبخند توئه

اگردلت رومیزنه حرفای پرمحبتم

دلخورنشو ازدست من بزن به پای غیرتم

صحبت رفتن که می شه بی اعتنایی میکنم

ببخش اگه محبتو ازتوگدایی می کنم

ببخش اگه روی دلم اسم توروحک می کنم

وقتی دلت میگیره من به بودنم شک می کنم

ببخش اگه به یادتوچشمامو رو هم میذارم

هرشب تو رؤیای منی چی کارکنم دوست دارم

وقتی یه کم توخودمم اون لحظه های بی کسی

خودم میفهمم عزیزم که واسه من دلواپسی

وقتی که می بینی چشام دوباره بارونی شده

چه مهربون میشی گلم وقتی میپرسی چی شده

پراز غروره دل من ولی تو بی افاده ای

تعارف نمی کنم ولی تو خیلی صاف وساده ای

وقتی محبت می کنی غم های قلبم می میره

نمی دونم چرا ولی بیخودی گریم می گیره

ازسر تقصیرات من توخیلی ساده میگذری

هرجورحساب کنم بازم توخیلی ازمن بهتری

دلت شکست فدات بشم اماقسم به جون تو

خودم بااشکام جوش می دم اون دل مهربونتو

 

بی انصاف

 

اگرغم هاتوازیادت نبردم

ولیکن پابه پات غصه خوردم

اگربه قول توهیچی نداشتم

واست ازمهربونی کم نذاشتم

اگرواسه تودلگرمی نبودم

ولی درحد سرگرمی که بودم

بی انصافی نکن تغییرکردی

منواز زنده موندن سیرکردی

ولی بازبه تو حسی خاص دارم

عزیزم خوب منم احساس دارم

ازعشقت بی رمغ شدتاروپودم

منوبرگردون اون جایی که بودم

 

پیشم بودی ولی مغرور بودی

بهت نزدیک بودم دوربودی

ستاره بودی اما توی شب هام

همیشه سرد وسوت وکور بودی

بلاهایی سرم آوردی اما

بگومن کی شکایت کرده بودم

بیابرگرد همون جوری که رفتی

به بی مهریتم عادت کرده بودم

کی مثل من کنارت پابه پا بود

کی باخوب وبدتو زندگی کرد

چقدرآسون تورفتی وندیدی

یکی پشت سرت خون گریه میکرد

 

 

 

نمی تونم

 

تمومش می کنم اینبار

 نه درکم کن نه آرومم

فقط حرفی بزن بامن

گل کم حرف ومعصومم

نگودل کندن آسونه

نه می تونم نه می تونی

دارم میرم به جایی که

نه میدونم نه می دونی

چشام میسوزه ازگریه

منو دریاب داغونم

دلیل این جدایی رو

نه میدونی نه میدونم

مدیونم همیشه من

به قلب مهربون تو

دیگه باید برم عشقم

یا با تو یابدون تو

نگاه کن این دم آ خر

دلامون رنگ پائیزه

داره میریزه برگامون

چقدررفتن غم انگیزه

دیگه چیزی نگوآروم

منواز گریه پاکم کن

اگرموندن کنارم باش

اگر مردم توخاکم کن

خدایاتوی این بازی

یه لبخندی بزن شاید

 ازاین بدترنشه حالم

بذارتاحس کنم از این

که تومی خندی خوشحالم

نمی دونم کجا اما

دیگه این آخرراهه

یه کم واسم بخندعمرِ

خوشیهامون چه کوتاهه

بذار این آخرین تصویر

ازت توخاطرم باشه

شایداین صورت خیسم

 دلیل رفتنم باشه

خدایا توی این بازی

خود تودعوتم کردی

آخه کاری نکردم من

ولی اذیتم کردی

دیگه این آخرخطه

که راهامون جدامیشه

ته راه کدوم عاشق

شبیه  مادوتا میشه

همه چیزم برای تو

اگه چیزی هنوز دارم

همه دلواپسیم اینه

تورو دست کی بسپارم

خداحافظ چقدرسخته

توهم حتما نمی تونی

ازاین غصه ازاین دوری

نه می مونم نه می مونی

ببین چی شد ته راه

من بی ادعا باتو

دارم میرم خداحافظ

سفربامن دعا باتو

 

چرابهونه میاری

چرا بهونه میاری واسه جدایی از دلم

آسون نبوده داشتنت آسون نمیدمت گلم

نذار واسه جداییمون دلت بهونه بیاره

اگه می خوای جدابشیم اینم خودش راهی داره

بیخودی دعواکن باهام همش بکن بگو مگو

هرچی توخونه ست بشکن وهرچی بدم میاد بگو

وقتی خواستم آروم بشم پاروی غیرتم بذار

فکرمنو اصلا نکن زجرم بده دیوونه وار

وقتی میگم حق باتوئه بدترباهم لج بازی کن

وقتی که تسلیمت شدم دوباره ازنو بازی کن

حتما میام کنار تو دست روی شونت میذارم

دستامو پس بزن به من بگوکه تنهات بذارم

شایدبرم کنار در نذارمت که رد بشی

اونطوری مجبورت کنم از روی نعشم رد بشی

یاشایدم که آخرش به عادت بچگیها

<<کفشاتو قایم بکنم نری به این سادگیها>>

امابازم تو میری و میبینی نقشتم گرفت

من موندم و گلایه هام که بازدعاهام نگرفت

راستی فقط میخوای بری یه کمی آروم تر برو

همین برا من بسّه که بیشتر نگاه کنم تورو

---------------- سلطان احساس مجیدخراطها...

ما را در سایت سلطان احساس مجیدخراطها دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : رضا majid-kharatha بازدید : 839 تاريخ : دوشنبه 29 اسفند 1390 ساعت: 14:41

خبرنامه